نرخ نمونه صوتی چیست و با چه سرعتی باید ضبط کنم؟

  • این را به اشتراک بگذارید
Cathy Daniels

مقدمه

این روزها ورود به دنیای تولید صدا و موسیقی حرفه ای نسبتا آسان است. تنها کاری که باید انجام دهید این است که یک ایستگاه کاری صوتی دیجیتال (DAW) را دانلود کرده و شروع به کار روی پروژه جدید خود کنید. اغلب، این DAW ها اکثر کارها را خودشان انجام می دهند و محیط خلاقانه مناسبی را برای پروژه صوتی شما ایجاد می کنند.

اما، وقتی شروع به کاوش عمیق تر در پتانسیل نرم افزار خود می کنید، متوجه خواهید شد که تنظیمات صوتی شما وجود دارد. می توانید برای بهبود کیفیت محتوای خود تنظیم کنید. یکی از این تنظیمات بدون شک میزان نمونه است.

دانستن اینکه نرخ نمونه چیست و کدام نرخ برای پروژه شما بهترین است، جنبه اساسی تولید صدا است. چیزی که می تواند کیفیت آثار شما را به طرز چشمگیری تغییر دهد. وقتی نوبت به نرخ نمونه می رسد، هیچ پاسخ یکسانی وجود ندارد. بسته به محتوایی که زنده می کنید، باید تنظیمات مناسب را برای تضمین نتایج بهینه انتخاب کنید.

در این مقاله، توضیح خواهم داد که نرخ نمونه به چه دلیل ضروری است. همچنین بر اساس این که آیا شما یک تولید کننده موسیقی هستید، یک مهندس صدا که در زمینه ویدیو کار می کند یا یک بازیگر صداپیشگی هستید، از میزان نمونه استفاده می کنم.

توضیح این اهمیت غیرممکن است. نرخ نمونه بدون ارائه نمای کلی از شنوایی انسان و نحوه تبدیل صدا از آنالوگ به دیجیتال. بنابراین مقاله را با معرفی مختصری از آن ها شروع می کنمتوصیه می‌کنیم نرخ‌های نمونه استانداردی را انتخاب کنید که سال‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند و نتایج بی‌نظیری ارائه می‌دهند.

از کدام نرخ نمونه در هنگام ضبط استفاده کنید؟

وجود دارد دو پاسخ به این سوال، یکی ساده و دیگری پیچیده تر. بیایید با اولی شروع کنیم.

به طور کلی، ضبط با فرکانس 44.1 کیلوهرتز یک گزینه مطمئن است که بدون توجه به نوع پروژه صوتی که روی آن کار می‌کنید، ضبط‌هایی با کیفیت بالا را در اختیار شما قرار می‌دهد. 44.1 کیلوهرتز رایج ترین نرخ نمونه برای سی دی های موسیقی است. کل طیف فرکانس شنیداری را با دقت ضبط می‌کند.

این نرخ نمونه ایده‌آل است زیرا از فضای دیسک زیاد یا قدرت CPU بیشتر استفاده نمی‌کند. با این حال، همچنان صدای معتبری را که برای ضبط‌های حرفه‌ای شما نیاز دارید، ارائه می‌کند.

اگر در صنعت فیلم کار می‌کنید، بهترین نرخ نمونه 48 کیلوهرتز است، زیرا استاندارد صنعتی است. از نظر کیفیت صدا، هیچ تفاوتی بین این دو نرخ نمونه وجود ندارد.

اکنون پاسخ پیچیده‌تر است. با گرفتن تمام جزئیات یک ضبط، مطمئن خواهید شد که صدا با صدای اصلی یکسان است. اگر در حال ضبط یک آلبوم هستید، فرکانس های صوتی را می توان مدوله کرد و تا حدی تنظیم کرد که فرکانس های اولتراسونیک ممکن است به طور نامحسوس بر فرکانس های شنیدنی تأثیر بگذارد.

اگر تجربه کافی دارید و تجهیزات شما به شما اجازه می دهد با نمونه بالا ضبط کنید. نرخ بدون مشکل، شما باید آن را امتحان کنید. سوال ازاینکه آیا کیفیت صدا با نرخ نمونه های بالاتر بهبود می یابد یا خیر هنوز قابل بحث است. ممکن است هیچ تفاوتی نشنید، یا ممکن است متوجه شوید که موسیقی شما اکنون عمیق تر و غنی تر است. پیشنهاد می‌کنم همه نرخ‌های نمونه را امتحان کنید و اگر چیزی تغییر کرد، خودتان بشنوید.

اگر قصد دارید سرعت ضبط‌های خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهید، قطعاً باید نرخ‌های نمونه‌برداری بالاتری را امتحان کنید. برخی از مهندسان ادعا می کنند که تفاوت بین نرخ نمونه استاندارد و بالاتر را می شنوند. با این حال، حتی اگر آنها این کار را انجام دهند، تفاوت در کیفیت آنقدر ناچیز است که 99.9٪ از شنوندگان متوجه آن نمی شوند.

نحوه تنظیم نرخ نمونه در DAW خود

هر DAW متفاوت است، اما آنهایی که امکان تغییر نرخ نمونه را ارائه می دهند این کار را تا حدودی مشابه انجام می دهند. تا آنجا که من می دانم، شما می توانید نرخ نمونه را در همه ایستگاه های کاری صوتی دیجیتال محبوب، مانند Ableton، FL Studio، Studio One، Cubase، Pro Tools و Reaper تغییر دهید. حتی نرم‌افزار رایگان Audacity امکان تغییر نرخ نمونه را فراهم می‌کند.

در بیشتر موارد، می‌توانید نرخ نمونه DAW خود را در تنظیمات برگزیده صدا تنظیم کنید. از آنجا، می توانید به صورت دستی نرخ نمونه را تغییر دهید و تنظیمات به روز شده را ذخیره کنید. برخی از DAW ها به طور خودکار نرخ نمونه بهینه را تشخیص می دهند، معمولاً 44.1 کیلوهرتز یا 96 کیلوهرتز.

توصیه می کنم قبل از شروع ضبط، چند آزمایش انجام دهید. افزایش نرخ نمونه بدون شک تأخیر و شانس همخوانی را کاهش می دهد. با این حال نیز خواهد شدفشار بیشتری به CPU خود وارد کنید. همچنین در نهایت به اندازه فایل های بسیار بزرگتری خواهید رسید. در دراز مدت، این ممکن است با کاهش فضای دیسک بر عملکرد رایانه شما تأثیر بگذارد.

اگر می‌خواهید نرخ نمونه را کاهش دهید، مطمئن شوید که طبق قضیه فرکانس Nyquist که در بالا توضیح داده شد، کمتر از 44.1 کیلوهرتز نروید. .

هر کاری که انجام می دهید، باید مطمئن شوید که تمام فرکانس های شنیداری به طور دقیق ضبط می شوند. همه چیزهای دیگر کمترین تأثیر را روی صدای شما دارند یا می‌توانند در طول پس‌تولید اصلاح شوند.

شما ممکن است این موارد را نیز دوست داشته باشید: بهترین DAW برای iPad

فکر نهایی

اگر یک استودیوی ضبط خانگی دارید، انتخاب میزان نمونه یکی از اولین تصمیماتی است که باید قبل از ضبط صداها بگیرید.

خود به عنوان یک موسیقیدان ، پیشنهاد می کنم با ساده ترین و رایج ترین نرخ شروع کنید: 44.1 کیلوهرتز. این نرخ نمونه برداری کل طیف شنوایی انسان را به تصویر می کشد، فضای دیسک زیادی را اشغال نمی کند و قدرت CPU شما را بیش از حد بارگذاری نمی کند. اما، از سوی دیگر، ضبط با فرکانس 192 کیلوهرتز و یخ زدن لپ تاپ شما هر دو دقیقه بی معنی است، اینطور نیست؟

استودیوهای حرفه ای ضبط می توانند با فرکانس 96 کیلوهرتز یا حتی 192 کیلوهرتز ضبط کنند. سپس برای انطباق با استانداردهای صنعت، بعداً به 44.1 کیلوهرتز نمونه برداری کنید. حتی رابط‌های صوتی که برای ضبط خانگی استفاده می‌شوند، نرخ نمونه را تا 192 کیلوهرتز مجاز می‌کنند. علاوه بر این، اکثر DAW ها امکان تنظیم نرخ نمونه را بر اساس آن قبل از شروع ارائه می دهندضبط.

با پیشرفت تکنولوژی، نرخ نمونه برداری با وضوح بالاتر ممکن است محبوب تر شود. با این حال، بهبود کلی از نظر کیفیت صدا همچنان قابل بحث است. اساساً، تا زمانی که به جایی کمتر از 44.1 کیلوهرتز نروید، کاملاً خوب خواهید بود.

اگر تازه کار با صدا را شروع کرده‌اید، توصیه می‌کنم از رایج‌ترین نرخ‌های نمونه استفاده کنید. سپس، همانطور که پیشرفت می کنید و نسبت به تجهیزات خود اطمینان بیشتری پیدا می کنید، نرخ نمونه بالاتری را امتحان کنید. ببینید آیا استفاده از آنها تأثیر واقعی و قابل اندازه گیری بر کیفیت صدا دارد یا خیر.

اگر نه، از مشکل خود خلاص شوید و 44.1 کیلوهرتز را انتخاب کنید. اگر استانداردهای کیفیت صدا تغییر کند، همیشه می‌توانید مطالب صوتی خود را در آینده نمونه‌برداری کنید. Upsampling یک فرآیند عمدتاً خودکار است که تأثیر منفی بر کیفیت کلی صدای شما ندارد.

موفق باشید!

موضوعات.

این یک موضوع پیچیده و کاملاً فنی است. من سعی خواهم کرد آن را تا حد امکان ساده نگه دارم. با این حال، درک اولیه از فرکانس های صوتی و نحوه حرکت صدا در فضا کمک خواهد کرد. این مقاله همچنین می‌تواند به افراد مبتدی کمک کند تا تنظیمات بهینه را برای جلسات ضبط خود انتخاب کنند.

بیایید وارد آن شویم!

چند نکته در مورد شنوایی انسان

قبل از اینکه به پیچیدگی‌های نرخ نمونه بپردازیم، می‌خواهم چند نکته را در مورد نحوه شنیدن و تفسیر صداها توضیح دهم. این به ما کمک می کند تا بفهمیم صداها چگونه ضبط و تکثیر می شوند. این اطلاعاتی را که برای برجسته کردن اهمیت نرخ نمونه نیاز دارید به شما می دهد.

صوت به صورت امواج در هوا حرکت می کند. هنگامی که یک موج صوتی وارد کانال گوش می شود و به پرده گوش می رسد، پرده گوش مرتعش می شود و این ارتعاشات را به سه استخوان ریز به نام مالئوس، اینکوس و رکاب می فرستد.

گوش داخلی ارتعاشات را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند. سپس مغز سیگنال را تفسیر می کند. هر صدا در یک فرکانس موج سینوسی خاص می لرزد و آن را منحصر به فرد می کند که گویی اثر انگشت صوتی است. فرکانس یک موج صوتی، زیر و بمی آن را تعیین می کند.

انسان فرکانس امواج صوتی را به صورت گام درک می کند. ما می توانیم صداهایی بین 20 تا 20000 هرتز بشنویم و به فرکانس های بین 2000 تا 5000 هرتز حساس هستیم. با افزایش سن، توانایی گوش دادن به فرکانس های بالاتر را از دست می دهیم. برخی از حیوانات، مانند دلفین ها، می توانندشنیدن فرکانس تا 100000 هرتز؛ دیگران، مانند نهنگ ها، می توانند صداهای مادون صوت را تا 7 هرتز بشنوند.

هر چه طول موج صدای قابل شنیدن بیشتر باشد، فرکانس کمتر می شود. به عنوان مثال، یک موج با فرکانس پایین با طول موج تا 17 متر می تواند با 20 هرتز مطابقت داشته باشد. برعکس، امواج بالاترین فرکانس، تا 20000 هرتز، می تواند به کوچکی 1.7 سانتی متر باشد.

محدوده فرکانس قابل شنیدن توسط انسان محدود و به وضوح تعریف شده است. بنابراین، دستگاه‌های ضبط و پخش صدا بر ضبط صداهایی که گوش انسان می‌شنود تمرکز می‌کنند. تمام صداهای ضبط شده ای که می شنوید، از سی دی های مورد علاقه شما گرفته تا ضبط های میدانی در فیلم های مستند، با استفاده از دستگاه هایی ساخته می شوند که دقیقاً صداهایی را که انسان می تواند بشنوند، ضبط و بازتولید می کند.

تکنولوژی بر اساس توانایی ها و نیازهای شنوایی ما تکامل یافته است. طیف گسترده‌ای از فرکانس‌ها وجود دارد که گوش و مغز ما آن‌ها را ثبت نمی‌کند، زیرا تکامل حکم کرده است که برای بقای ما ضروری نیستند. با این وجود، امروزه ابزارهای ضبط صدا در اختیار داریم که امکان ضبط صداهایی را فراهم می کند که حتی آموزش دیده ترین گوش انسان قادر به تشخیص آنها نیست.

همانطور که در زیر خواهیم دید، به نظر می رسد فرکانس هایی که می توانیم. شنیدن هنوز هم می تواند بر آنهایی که در محدوده شنیداری ما هستند تأثیر بگذارد. بنابراین، به نوعی، در نظر گرفتن آنها هنگام ضبط صدا ضروری است. از سوی دیگر، آیا ضبط فرکانس های خارج از طیف شنیداری ما تأثیری بر صدا دارد یا خیرکیفیت هنوز موضوع بحث است.

نرخ نمونه زمانی به کار می رود که سیگنال آنالوگ (طبیعی) صوتی را به داده دیجیتال تبدیل می کنیم تا دستگاه های الکترونیکی ما بتوانند آن را پردازش و بازتولید کنند.

تبدیل صدای آنالوگ به صوتی دیجیتال

تبدیل موج صوتی از آنالوگ به دیجیتال نیازمند ضبط کننده ای است که بتواند صداهای طبیعی را به داده تبدیل کند. بنابراین، انتقال بین شکل موج های آنالوگ به اطلاعات دیجیتال زمانی که صدا را روی رایانه شخصی خود از طریق ایستگاه کاری صوتی دیجیتال ضبط می کنید، یک مرحله ضروری است.

هنگام ضبط، ویژگی های خاص یک موج صوتی، مانند محدوده دینامیکی و فرکانس آن، به قطعات دیجیتالی از اطلاعات ترجمه می شوند: چیزی که رایانه ما می تواند درک و تفسیر کند. برای تبدیل یک شکل موج اصلی به یک سیگنال دیجیتال، باید شکل موج را به صورت ریاضی با گرفتن مقدار زیادی "عکس فوری" از این شکل موج توصیف کنیم تا زمانی که بتوانیم دامنه آن را به طور کامل توصیف کنیم.

این عکس های فوری را نرخ نمونه می نامند. آن‌ها به ما کمک می‌کنند ویژگی‌هایی را که شکل موج را تعریف می‌کنند شناسایی کنیم تا کامپیوتر بتواند یک نسخه دیجیتالی از موج صوتی را که دقیقاً (یا تقریباً) شبیه صدای اصلی است، بازسازی کند.

این فرآیند تبدیل سیگنال صوتی از آنالوگ به دیجیتال را می توان با رابط صوتی انجام داد. آنها آلات موسیقی را به رایانه شخصی و DAW شما متصل می کنند و صدای آنالوگ را به عنوان یک شکل موج دیجیتال بازسازی می کنند.

درست مانند قاببرای ویدیوها امتیاز دهید، هرچه اطلاعات بیشتری داشته باشید، بهتر است. در این مورد، هر چه نرخ نمونه بالاتر باشد، اطلاعات بیشتری در مورد یک محتوای فرکانس خاص داریم، که می‌توان آن را کاملاً به بیت‌هایی از اطلاعات تبدیل کرد.

اکنون که می‌دانیم چگونه از ایستگاه‌های کاری صوتی دیجیتال خود استفاده کنیم. صداها را ضبط و ویرایش کنید، زمان آن رسیده است که به اهمیت نرخ نمونه نگاه کنید و ببینید که چگونه بر کیفیت صدا تأثیر می گذارد.

نرخ نمونه: یک تعریف

به سادگی به عبارت دیگر، نرخ نمونه تعداد دفعاتی است که در هر ثانیه صدا نمونه برداری می شود. به عنوان مثال، در نرخ نمونه 44.1 کیلوهرتز، شکل موج 44100 بار در ثانیه گرفته می شود.

طبق قضیه نایکویست-شانون، نرخ نمونه باید حداقل دو برابر بالاترین فرکانسی باشد که قصد دارید بگیرید. برای نمایش دقیق سیگنال صوتی صبر کنید، چه؟

به طور خلاصه، اگر می خواهید فرکانس یک موج صوتی را اندازه گیری کنید، ابتدا باید چرخه کامل آن را شناسایی کنید. این شامل یک مرحله مثبت و منفی است. اگر می‌خواهید فرکانس را به‌طور دقیق ضبط و بازسازی کنید، هر دو مرحله باید شناسایی و نمونه‌برداری شوند.

با استفاده از نرخ نمونه استاندارد 44.1 کیلوهرتز، فرکانس‌های کمی بالاتر از 20000 هرتز را کاملاً ضبط خواهید کرد. بالاترین سطح فرکانسی که انسان می تواند بشنود. همچنین به همین دلیل است که 44.1 کیلوهرتز همچنان کیفیت استاندارد سی دی ها محسوب می شود. تمام موسیقی هایی که روی سی دی گوش می دهید دارای این نمونه استاندارد هستندنرخ.

پس چرا 44.1 کیلوهرتز و نه 40 کیلوهرتز؟ زیرا هنگامی که سیگنال به دیجیتال تبدیل می شود، فرکانس های بالاتر از فرکانس های قابل شنیدن توسط انسان از طریق فیلتر پایین گذر فیلتر می شوند. 4.1 کیلوهرتز اضافی فضای کافی به فیلتر پایین گذر می دهد، بنابراین بر محتوای فرکانس بالا تأثیر نمی گذارد.

استفاده از نرخ نمونه بالاتر 96000 هرتز محدوده فرکانس هایی تا 48000 هرتز را برای شما فراهم می کند. ، بسیار بالاتر از طیف شنوایی انسان. امروزه تجهیزات ضبط موسیقی با کیفیت خوب امکان ضبط با نرخ نمونه حتی بالاتر از 192000 هرتز را فراهم می کند، بنابراین فرکانس های صوتی را تا 96000 هرتز ضبط می کند.

چرا اگر نمی توانیم چنین فرکانس های بالایی را ضبط کنیم. آنها را در وهله اول می شنوید؟ بسیاری از متخصصان و مهندسان صدا موافق هستند که فرکانس‌های بالاتر از طیف شنیداری همچنان می‌توانند بر کیفیت کلی صدای ضبط تأثیر بگذارند. تداخل ظریف این صداهای اولتراسونیک، اگر به درستی ضبط نشود، می تواند اعوجاجی ایجاد کند که با فرکانس های طیف 20 هرتز - 20000 هرتز تداخل ایجاد کند.

به نظر من، تاثیر منفی این فرکانس های اولتراسونیک بر روی کلی کیفیت صدا ناچیز است با این وجود، ارزش آن را دارد که رایج ترین مشکلی که ممکن است هنگام ضبط صداها با آن مواجه شوید، تجزیه و تحلیل کنید. این به شما کمک می کند تصمیم بگیرید که آیا افزایش نرخ نمونه کیفیت ضبط های شما را بهبود می بخشد یا خیر.

Aliasing

Aliasing یک روش است.پدیده ای که زمانی رخ می دهد که صدا به درستی با نرخ نمونه ای که استفاده می کنید تفسیر نشود. این یک نگرانی قابل توجه برای طراحان صدا و مهندسان صدا است. به همین دلیل است که بسیاری از آنها برای جلوگیری از مشکل، نرخ نمونه بالاتری را انتخاب می‌کنند.

وقتی فرکانس‌های بالاتر خیلی زیاد هستند که نمی‌توانند توسط نرخ نمونه ثبت شوند، ممکن است به عنوان فرکانس‌های پایین‌تر بازتولید شوند. این به این دلیل است که هر فرکانس بیش از حد فرکانس Nyquist (که اگر با فرکانس 44.1 کیلوهرتز ضبط می‌کنید، 2050 هرتز خواهد بود)، صدا به عقب منعکس می‌شود و به "نام مستعار" فرکانس‌های پایین‌تر تبدیل می‌شود.

مثال باید به روشن شدن این پدیده کمک کند. اگر صدا را با استفاده از نرخ نمونه 44100 هرتز و در طول فاز میکس ضبط کنید، افکت هایی اضافه می کنید که فرکانس های بالاتر را تا 26000 هرتز افزایش می دهد. به همین دلیل، 3950 هرتز اضافی به عقب برگشته و سیگنال صوتی 18100 هرتز ایجاد می کند که با فرکانس های طبیعی تداخل می کند.

بهترین راه برای جلوگیری از این مشکل استفاده از نرخ نمونه برداری بالاتر در صدای دیجیتال است. ایستگاه کاری به این ترتیب، می‌توانید فرکانس‌های خاص بالای 20000 هرتز را به درستی ضبط کنید. سپس، می‌توانید در صورت لزوم از آن‌ها استفاده کنید.

همچنین فیلترهای پایین‌گذری وجود دارند که فرکانس‌های بالاتر از حد فرکانس Nyquist را حذف می‌کنند و در نتیجه از ایجاد نام مستعار جلوگیری می‌کنند. در نهایت، نمونه برداری از طریق افزونه های اختصاصی نیز یک گزینه معتبر است. CPUمیزان استفاده بسیار بیشتر از قبل خواهد بود، اما نام مستعار کمتر احتمال دارد رخ دهد.

متداول ترین نرخ های نمونه

هر چه میزان نمونه برداری بیشتر باشد، نمایش امواج صوتی دقیق تر خواهد بود. نرخ نمونه برداری کمتر به معنای تعداد نمونه های کمتر در ثانیه است. با داده های صوتی کمتر، نمایش صوتی تا حدودی تقریبی خواهد بود.

متداول ترین مقادیر نرخ نمونه برداری 44.1 کیلوهرتز و 48 کیلوهرتز هستند. 44.1 کیلوهرتز نرخ استاندارد سی دی های صوتی است. به طور کلی، فیلم‌ها از صدای ۴۸ کیلوهرتز استفاده می‌کنند. حتی اگر هر دو نرخ نمونه می توانند به طور دقیق کل طیف فرکانس شنوایی انسان را ثبت کنند، تولیدکنندگان و مهندسان موسیقی اغلب استفاده از نرخ نمونه بالاتر را برای ایجاد ضبط های با وضوح بالا انتخاب می کنند.

وقتی نوبت به میکس و مسترینگ موسیقی می رسد، برای به عنوان مثال، داشتن هر چه بیشتر داده و گرفتن هر فرکانس، که مهندسان می توانند از آن برای ارائه صدای عالی استفاده کنند، ضروری است. حتی با وجود اینکه این فرکانس‌های اولتراسونیک شنیده نمی‌شوند، آنها همچنان برهم کنش دارند و اعوجاج درون مدولاسیونی ایجاد می‌کنند که به وضوح قابل شنیدن است.

اگر می‌خواهید نرخ نمونه‌برداری بالا را بررسی کنید، در اینجا گزینه‌ها وجود دارد:

  • 88.2 کیلوهرتز

    همانطور که قبلاً اشاره کردم، فرکانس‌هایی که انسان نمی‌شنود همچنان فرکانس‌های قابل شنیدن را دستکاری کرده و تحت تأثیر قرار می‌دهد. این نرخ نمونه یک گزینه عالی برای میکس و مسترینگ موسیقی است. زمانی که الایاسینگ کمتری تولید می کند (صداهایی که نمی توانند به درستی در نرخ نمونه استفاده شده نمایش داده شوند).تبدیل از دیجیتال به آنالوگ.

  • 96 کیلوهرتز

    مشابه 88.2 کیلوهرتز، ضبط موسیقی در 96 کیلوهرتز برای میکس و مسترینگ ایده آل است. با این حال، مطمئن شوید که رایانه‌تان می‌تواند این کار را انجام دهد، زیرا هر ضبط به قدرت پردازش و فضای ذخیره‌سازی بیشتری نیاز دارد.

  • 192 کیلوهرتز

    واسط‌های صوتی با کیفیت استودیو مدرن پشتیبانی می‌شوند. نرخ نمونه برداری تا 192 کیلوهرتز. این چهار برابر کیفیت استاندارد CD است که ممکن است کمی اغراق آمیز به نظر برسد. با این حال، اگر می‌خواهید سرعت ضبط‌های خود را به میزان قابل توجهی کاهش دهید، استفاده از این نرخ نمونه می‌تواند مفید باشد، زیرا کیفیت صدای با وضوح بالا را حتی در نیم سرعت حفظ می‌کند.

یک بار دیگر. ، تفاوت بین این نرخ های نمونه می تواند بسیار ظریف باشد. اگرچه، بسیاری از مهندسان صدا بر این باورند که برای بازآفرینی صدایی که واقعاً معتبر است، کسب هرچه بیشتر اطلاعات از ضبط اصلی ضروری است.

این رویکرد همچنین به لطف پیشرفت گسترده در فناوری که تجربه کرده ایم امکان پذیر است. در دهه گذشته. فضای ذخیره سازی و قابلیت های پردازش رایانه های خانگی پتانسیل کاری که ما می توانیم با آنها انجام دهیم به طرز چشمگیری افزایش داده است. پس چرا از امکاناتی که در اختیار داریم نهایت استفاده را نبریم؟

این نکته مهم است، خطر بارگذاری بیش از حد رایانه شما و ایجاد استرس غیر ضروری به استفاده از CPU شما وجود دارد. بنابراین، اگر به وضوح تفاوتی در کیفیت ضبط‌هایتان نشنیدید، می‌شنوم

من کتی دنیلز هستم، متخصص در Adobe Illustrator. من از نسخه 2.0 از نرم افزار استفاده می کنم و از سال 2003 برای آن آموزش ایجاد کرده ام. وبلاگ من یکی از محبوب ترین مقاصد در وب برای افرادی است که می خواهند Illustrator یاد بگیرند. علاوه بر کارم به عنوان وبلاگ نویس، نویسنده و طراح گرافیک نیز هستم.